به گزارش شهرآرانیوز؛ بازیگر پرطرف دار و بلند قامت سینما و تلویزیون ایران که نزد عموم مردم بیش از هر چیزی به واسطه نقش آفرینی در سریال محبوب «پایتخت» و فیلم پرفروش «فسیل» شناخته میشود، پس از سالها فعالیت در عرصه بازیگری آثار طنز و گاهی نیز جدی، این بار خودش برای ساخت یک اثر سینمایی اقدام کرده است.
«هفتاد سی» یک کمدی با ویژگیهای آشنا و قابل پیش بینی است که در مجموع از پس سرگرم کردن مخاطب برمی آید.
با این حال، فیلم اول بهرام افشاری نمیتواند به انتظاراتی که ایجاد کرده بود، پاسخ درخوری بدهد.
«هفتاد سی» یک کمدی موقعیت با ساختار کلاسیک ژانری است که تلاش میکند مخاطب را با فضای طنز خانوادگی خود همراه کند. این فیلم که توسط ابراهیم عامریان، از مهمترین چهرههای تهیه آثار کمدی بدنه در ایران، تولید شده است، از یک پیرنگ به غایت ساده و حتی مندرس استفاده میکند.
داستان این اثر درباره دو خانواده از طبقات فرودست و یک پیرمرد رو به موت است که همگی در یک گاراژ سکونت دارند.
پیرمردی که این دو خانواده از او نگهداری میکنند، برنده یک جایزه بزرگ شده و میخواهد جایزه اش را به نزدیکترین اطرافیان خود بدهد؛ اما پزشکان گفتهاند که به زودی از دنیا میرود. دو شخصیت اصلی برای زنده نگه داشتن پیرمرد دست به دست هم میدهند تا روحیه اش را تقویت کنند و از همین جاست که قاعدتا کمدی باید شکل بگیرد؛ اتفاقی که در عمل به خوبی رخ نمیدهد و فیلم به بیراهه میرود.
اگرچه کمدی ذاتا تعارضی با بازنمایی کاریکاتوری و قصههای کلاسیک ندارد، اما پیرنگ اصلی و خرده داستانهای «هفتاد سی» بیش از حد تلویزیونی هستند و همین موضوع مانع قرار گرفتن اثر در رده بهترین طنزهای سالهای اخیر میشود.
موضوعهایی مانند خوشبختی اقشار فقیر، برنده شدن جایزه بزرگ در هنگام مرگ، توصیه پزشک به ارتقای روحیه بیماری با حال وخیم، مرد بدهکاری که مدام از دست طلبکارهایش فرار میکند، سکانس مسابقه کباب خوری و خواستگاری پیرمرد از مادر پرویز، دستمایههای اصلی «هفتاد سی» برای خنده گرفتن از مخاطب هستند که ردی از اغلب آنها در آثار دهه هشتاد سینمای ایران به چشم میخورد.
فیلم نامه «هفتاد سی» به دست حمزه صالحی، نویسنده پرکار آثار کمدی و با طرحی از خود بهرام افشاری به رشته تحریر درآمده است. مزیت این متن، تعریف کردن موقعیتها در یک فضای خانوادگی و پرهیز از شوخیهای ناهنجار است؛ در حالی که ابتنای بیش از حد به فضای مجازی و اصرار به استفاده از شوخیهای تکراری، نقطه ضعف آن محسوب میشود. سکانسی که پرویز میخواهد خودش را آتش بزند و نمونه آن را دهها بار در فیلمها و سریالهای ایرانی دیدهایم، نشان میدهد که فیلم نامه تا چه حد نسبت به بدیع و خلاقانه بودن شوخی هایش بی تفاوت است.
علاوه بر این، ریتم کلی اثر در نیمه دوم کاملا دچار افت میشود و فیلمی که در نیمه اولش پیاپی موقعیت کمدی ایجاد کرده بود، در یک سوم پایانی به دام صحنههای کشدار، موقعیتهای بالیوودی و نماهای عامه پسند در چند سکانس آخر میافتد. اگر خالقان «هفتاد سی» میتوانستند کمی خویشتن دارتر باشند و با وسواس بیشتری متن را هدایت کنند، شاید این فیلم میتوانست موقعیت متفاوتی در گیشه ۱۴۰۳ داشته باشد.
بهرام افشاری، به عنوان مهمترین چهره در تیم سازندگان فیلم «هفتاد سی»، همواره نشان داده که با وجود استعدادهای منحصربه فردش، نسبت به ظرایف یک کار هنری، چندان حساس و سختگیر نیست. همین روحیه افشاری، در شکل کارگردانی او هم به وضوح نمایان میشود. طراحی بیرون زده و اغراق شده گریم و لباس که مشخصا در آرایش موی سه شخصیت اصلی بروز میکند، اولین خروج کارگردانی «هفتاد سی» اثر از مسیر اصلی است که اغراق و بی دقتی را بازنمایی میکند.
وسواس نداشتن در نگارش دیالوگ ها، پیرنگهای فرعی بی مورد و البته مبهم بودن خاستگاه اجتماعی و اقتصادی افراد که باعث میشود چهرههای فعال در این فیلم نتوانند به شخصیت تبدیل شوند و در حد تیپ باقی بمانند، از مهمترین ضعفهای ساختاری «هفتاد سی» است.
با این حال، کارگردان شدن یک بازیگر کارکشته، برکاتی را هم به دنبال دارد. زوج اصلی قصه، یعنی بهرام افشاری در نقش برات و هوتن شکیبا در نقش پرویز، به وضوح بازیهای خوبی را به نمایش میگذارند. تسلط افشاری به بازی بدن و مانور به جای او در سکانسهای پرتحرک، وقتی با بازی دقیق چهره هوتن شکیبا و بیان کم نقص این بازیگر همراه میشود، ترکیبی دوگانه و متضاد را میسازد که تماشایش برای مخاطب دلپذیر است؛ هرچند مابقی بازیها در سطح متوسط یا حتی ضعیف باقی میمانند.